نگارش هشتم -

فاطیما

نگارش هشتم.

انشا در مورد صدای باران زیبا باشه یا درمورد مادر تاج میدم

جواب ها

Tina

نگارش هشتم

مادر دوست داشتنی که از زلالی چشمانش دریایی از مهر و محبت موج میزند. قلب با صفایش آکنده از شمیم معرفت است و یگانه روشنایی زندگی است. مادر چونان باغی است با شکوفه لبخند زیبا میشود؛ او ان پناهگاهی است که مرا از هجوم سیاهی و تاریکی در امان می‌دارد؛ اما من همیشه با نگاهی کودکانه همه ی چیز را به بازی می گیرم؛ و او چه صبور و بردباری در برابر کردار من و چه مهربان و با صفا نوازشم میکند. زندگی با مادر معنا میشود، دوست دارم ان زمان را که در پناه دست‌ هاي‌ مهربان مادر آرامش می گیرم؛ مادر خوبم را عاشقانه، صادقانه، بی‌نهایت، تا قیامت دوست دارم. از موسیقی مهر و محبتش، دنیایی بی‌ دغدغه برای فرزندانش می‌ سازد، راستی مهر و مروتش، هفت آسمان به سجده‌ اش بر آمده‌اند و خورشید و ماه از پی هم می روند تا دست بوس وجود پر مهرش شوند. غنچه شکوفا می شود تا لحظه‌ اي عطرش رابه خود بگیرد؛ ستاره می‌ درخشد تا دمی افق چشمانش رابه سوی خود بکشد. باران فرو می‌ ریزد تا قطرات اشکش را در خود گم کند. آری دنیا برایش آفریده شد تا بیافریند زیبایی‌ هایش را. تا اگر قابل بداند خاک زیر پایش شوند، تا لحظه‌ اي از لطفش را جبران کنند. اما نمی شود، او ان قدر بزرگ و با عظمت است که اگر هفت آسمان هم جمع شوند، نمی توانند به بلندای نامی به اسم «مادر» شوند. مادر یعنی دلسوز و بی‌ قرار، مادر یعنی امید در سختی‌ ها، مادر یعنی رایحه خوش گل‌ ها، مادر یعنی تمام وجود ما. بوی مادر آرامش بخش دل‌ هاست و بهشت بی‌ صبرانه مشتاق اوست. نمیدانم چگونه ستایش جان‌ سوزی‌ هاي‌ وی را کنم، نمی دانم چگونه شب‌ هایي را که در خواب ناز بودم و او بیدار ماند را جبران کنم، نمی دانم چگونه بر درد‌ هاي‌ زندگی او دوایی باشم. تا مادرم به بهشت نرود به بهشت نمی روم و پس از گذشت سال‌ هاي‌ سال مهرش در دلم جاری می ماند. اشک‌ هاي‌ گوشه چشمش را هنگام موفقیتم دوست دارم، نگاه مادرانه‌ اش را هنگام جدایی‌ ها دوست دارم و تا ابد محتاج دستانش هستم، محتاج دستانی که سرم را نوازش میکرد، محتاج دستانی که موقع تب پارچه خنک بر پیشانی‌ ام می‌ نهاد. محتاج ان دستانی هستم که راه بد و راست رابه من نشان داد. تاج یادت نره ودر پایان می خواهم بگویم: اي مادر، اي کسی که هر چه گویم تلافی محبت‌ هایت نمیشود، اي کسی که آوردن نامت پر افتخارتر از قهرمان شدن در جهان است، به خاطر تمام خوبی‌ هایي که بی‌ چشم داشت در حقم کردی دوستت دارم

سوالات مشابه